یک شنبه 28 تير 1394
ن : مرادی

فقـــــــــ11ـــــه

شرح وضوی جبیره:

اگر زخم در صورت و دست ها باشد 2 حالت دارد:

1- زخم باز:

1-1-  آب ضرر ندارد->وضوی معمولی میگیریم.

1-2-  آب ضرر دارد->به جای شستشوی کامل میتوان فقط اطراف زخم را شستشو کرد ولی اگر اطرافش را هم نمیشه شست، پس دست تر (خیس) میکشیم.

2- زخم بسته(دستمال یا باند روی آن بسته شده است.):

2-1-  اگر بتوان آن زخم را باز کرد پس حکم زخم باز را دارد.

2-2-  اما اگر نمیتوان زخم را باز کرد اما میتوان آب را به زخم برسانیم، خوب آب برسانیم.

2-3-  نه میشود زخم را باز کرد نه میتوان آب به زخم رساند میشود اطراف زخم را شست و دست تر (خیس) روی زخم کشید.

2-4-  حالا گاهی امکان داره طوری باشه که دست تر (خیس) هم نمیشه روی زخم کشید فقط اطراف را میشوییم.

2-5-  اما گاهی اطرافش رو هم نمیشه شست، اطرافش را میشه فقط دست تر کشید.

اگر زخم ها روی سر و پاها باشد: روی پارچه مسح و میکنیم و اگرهم نشد تیمم میکنیم.

یه سوال:

در چه مواردی هم وضوی جبیره هم تیمم کافیه؟

در مواردی که بیشتر از زخم بسته شده باشد هم وضوی جبیره لازم است هم تیمم.

تمام.



:: برچسب‌ها: وضوی جبیره، زخم روی سر و پا، زخم روی دست و صورت,


شنبه 27 تير 1394
ن : مرادی

حدیـــــ5ـــــث

امام باقر(ع) می‏فرماید:

محبوب‏ترین كار نزد خدا، آن است كه انسان بر آن مداومت كند هر چند اندك و ناچیز باشد.

 

منبع: اصول کافی جلد 2 ص82



:: برچسب‌ها: امام باقر، حدیث، محبوبترین کار,


پنج شنبه 25 تير 1394
ن : مرادی

نهج البلاغه3...

 

اری، همیشه افراط کار و همواره تفریط پیشه است و کمتر در این طبیعت موجودی معتدل و با اراده می توان یافت.

آن طفل ناتوان و بیچاره ای که در گهواره یکدم بی پرستار نمی توانست بسر برد و از پشه ای بدین ناتوانی درمانده و عاجز میشد جز جرعه ای شیر که از خون انسانی دیگر تهیه می گردید هیچ غذا را نمی توانست هضم کند، به مرور روزگار کار را به جایی می رساند که به بلعیدن جهانی بدین عظمت باز هم همیشه ناشتا است!

همان کودک شیر خواره حیوانی درنده و خونخوار می گردد اما چندان طول نمی کشد که دوباره روزگار عجز و ناتوانیبدو بازگشته از صورت نخستین هزار بار هولناکتر جلوه می کند، یعنی گهواره ی روز ولادتش بگور تنگ و تاریک مبدل می شود!

در آنجا، در زیر سنگ لحد، تنا و بیگانه سر بر خاک و خاشاک می گذارد و از این دنیای زیبا، از آن کاخ عالی، از آن سیم و زر،خلاصه از همه چیز دل کنده فقط به مشتی خاک قناعت می کند.

در این موقع، کردار زشت با پندار فاسد،تباهکاری ها،خونریزی ها،قتل ها و غارت ها همه با منظره ای وحشتناک از پیش چشمش رژه می روند و به صورت او زهر خنده می زنند اما!!

اما از همه جگرگدازتر،نمای همسفر عزیز اوست که فریاد پشیمانی و افسوسش را به فلک می رساند.

اری همان یار دیرین و شیرینکار، همان روح عزیز که از افق مجردات پایین آمده و در آغوش او جای گرفته بود، اکنون سراپا آلوده و ننگین، بال شکسته و پر سوخته، مستمند و اندوهناک ببالینش حاضر شده او را بسختی سرزنش و ملامت می کند.

ای کاش هرگز با تو دوست و آشنا نمیشدم.

ادامه دارد...



:: برچسب‌ها: نهج البلاغه، علی علیه السلام، حیدر، شیر خدا، جواد فاضل، امیر المومنین,


چهار شنبه 24 تير 1394
ن : مرادی

فقـــــــــ10ـــــه

مسح:

1- مسح پا:

از تمام انگشتان میشود مسح کشید تا اندازه ای که:

1-  آقای سیستانی می گویند تا مفصل پا کشیده شود.

2- بقیه مراجع فرموده اند تا برامدگی پا کشیده شود.

2- مسح سر:از یک چهارم جلوی سر میتوان مسح کردفقط به اندازه ای که بگویند دست کشیده شده است.

وضوی ارتماسی:

سر را از طرف پیشانی داخل آب میکنیم تا چانه، با نیت وضو.

برای دست ها هم: دست را از آرنج تا آخر دست داخل آب می کنیم، البته با نیت وضو.

وضوی جبیره:

زمانی که دست زخم است یا آسیبی دیده و نباید آب به آن برسد و یا دارو یا چیزی روی زخم گذاشته باشند، وضوی جبیره میگیریم.



:: برچسب‌ها: وضوی جبیره، وضوی ارتماسی، مسح، مسح پا، مسح سر، وضو,


سه شنبه 23 تير 1394
ن : مرادی

نهج البلاغه2...

این دو همسفر مانند جسم  و سایه پیش و دنبال به جهان می آمدند و ندیده عاشق یکدیگر بودند.ولی در نخستین ملاقات خود با هم آشنا شده انس گرفتند، به طوریکه بی اختیار این در آغوش آن و آن در قلب این فرو رفت .

اندک اندک چهره ی هولناک دنیا در نظر نوزاد قیافه ای زیبا و محبوب گرفته .هرچه بزرگتر می شد احساس می کرد که این محیط و این فضا را بیشتر دوست دارد، تا کار به جایی رسید که همه چیز را فدای دنیای محبوب و عزیز نمود.

وه که انسان چه موجو عجیبی است!

دستگاه افرینش محصولی از بشر، شگفت انگیزتر به دنیا نفرستاد.

هر قدر هم که سالمند و بزرگ باشد، باز به کودکان خردسال می ماند که بی سبب خوشدل و بیهوده ازرده و ملول است.

گاهی به افراط پیش می رود و زمانی به تفریط باز پس می گردد و اگر امیدوار باشد بر حرص و طمع می افزاید و اگر مایوس گردد از شدت تاسف جان می سپارد.چنان خشمگین می شود که خود را بی اختیار به هلاکت می اندازد و چندان خرسند و خوشحال میگردد که احتیاط و پیش بینی را پاک فراموش میکند.

در موقع ترس به قدری ضعیف و عاجز است که از سود خود نیز می پرهیزد و هنگام ایمنی کورکورانه در چاه نیستی فرو می افتد.

در مصیبت سخت نا بردبار و کم طاقت است و همین که به عیش و خوشگذرانی رسید جهان را دمی میشمارد.

روزی اگر گرسنه ماند، از شدت ضعف بر خاک مینشیند و بر سر سفره چندان میخورد که باز هم فرط سنگینی و کسالت به او مجال جنبش و حرکت نمی دهد.

ادامه دارد...

(منبع:نهج البلاغه-ترجمه:جواد فاضل-ص133-137)



:: برچسب‌ها: نهج البلاغه، علی علیه السلام، حیدر، شیر خدا، جواد فاضل، امیر المومنین,


جمعه 19 تير 1394
ن : مرادی

عکــــســـ و مکـــثـــ6ـــ

 



:: برچسب‌ها: آیت الله مجتهدی، ,


چهار شنبه 17 تير 1394
ن : مرادی

حدیـــــ4ـــــث

 

از امام صادق (علیه السلام) روايت است كه فرمود:

پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) عده اى را به جنگ فرستاد، چون از جنگ بازگشتند فرمود: آفرين به گروھى كه پیكار كوچكتر را سپرى كردند و پیكار بزرگتر بر عھده آنان به جاى مانده است ،

گفته شد: اى فرستاده خدا! پیكار بزرگتر چیست؟ فرمودند: پیكار با نفس.

منبع: وسائل الشیعه



:: برچسب‌ها: جهاد با نفس، پیکار با نفس، امام صادق(ع)، رسول خدا، پیامبر، جهاد اکبر، جهاد اصغر، وسائل الشیعه,


سه شنبه 16 تير 1394
ن : مرادی

داستانـــــــــــــــ3ـــــک

 

ﺍﺯ رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯽ ﺯﻧﺪﮔیت ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﺑﻨﺎ ﮐﻨﯽ؟ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻣﯽ؟ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﺒﺐ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﻮﯼ؟ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻧﻤﯿﺸﻮﯼ؟

ﮔﻔت: ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻡ:
۱. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!
۲. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ!
۳. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ!
۴. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ!
۵. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ!
ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ 5 ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ.



:: برچسب‌ها: زندگی پاک، آرامش، خستگی ناپذیری، عدم وسوسه,


دو شنبه 15 تير 1394
ن : مرادی

نهج البلاغه1...

در بیابان وحشتزای عدم، مسافری سرگردان راهی طولانی و تاریک را در پیش گرفته آهسته به جانب دنیا روی نهاده بود.

گاهی به صورت شیره در شریان نباتات روان میشد و زمانی مانند شیر از خون و گوشت حیوانات سرچشمه گرفته در نهر های باریک رگ راه باز می نمود.عاقبت به شکل قطره ی آبی که آن را نطفه میگویند درآمد.

و در نهایت مانند تخمی که به دست باغبان در دل زمین دفن میشوددر خلال پرده های رحم با انتظار روز موعود پنهان گردید.

این راه گذر غریب که از هر چیزی به سایه ای که بین وجود و عدم سرگردان است، شبیه تر بود در این مسافرت خسته کننده و دشوار چه ها کشید و چه شهر های ندیده و نشنیده را تماشا کرد و در مدت نه ماه که مهمان رحم و همسایه ی امعاء و احشاء بود تا آن موقع عزیمت چگونه پذیرایی شد و به چه صورت ها در آمد، خون بود،کم کم گوشت شد،رفته رفته قیافه ای گرفت و مهندس آفرینش بر اندامش خطوطی ترسیم کرد، تا وقت رفتن با چشم و گوش و با دست و پا باشد.

شبی گذشت و روزی آمد و سرانجام انقلابی در زندگی خود احساس کرده بیهوش گردید.

ناگهان چشمان ناتوان و خسته اش در محیطی پر جنجال و غوغا بر جماعتی گشوده شد که همه می خندیدند و دست می زدند، اری به دنیا آمده بود.

معلوم نیست که در نخستین لحظه با چه هیولای ترس آور و وحشتناکی برخورد کرده که در میان هلهله ی شادی و فریاد مسرت دیگران با تمام نیرو شیون برآورده مانند ابر بهاری زار زار بگریست.درست در همان موقع که این مسافر از این جهان ابهام آمیز به سوی اقلیم وجود روی آور شده بود، پروانه ای رنگین پروبال هم از آشیان بهشت بهمراهی او رخت سفر بر بست و از اسمان بزمین میل نزول کرده.آن پرنده ی زیبا و سبک پرواز که با فرشتگان همبازی بوده بر گلهای ستارگان می نشست و بدور شمع ابدیت چرخ می خورد، بنا به فرمان ایزد متعال دل از چمن سبز آسمان و چراغ مهر و ماه برکنده به دنبال مقدرات مجهول خود بال و پر گشوده.

ادامه دارد...

(منبع:نهج البلاغه-ترجمه:جواد فاضل-ص133-137)



:: برچسب‌ها: نهج البلاغه, علی علیه السلام, حیدر, شیر خدا, جواد فاضل, امیر المومنین,


یک شنبه 14 تير 1394
ن : مرادی

فقـــــــــ9ـــــه

مسائـــــل وضو:

1- کیفیت وضو:

1-1-  مغسول یا قسمت هایی که شستشو میشوند. مثل: صورت، دست راست و چپ

1-2-  مسموح یا قسمت هایی که مسح میکنیم. مثل: سر و پا

نکته1: در وضو مقدار آب ریختن برای بار اول واجب است و برای بار دوم بعضی از مراجع مستحب دانسته اند(مثل آقای سیستانی) و بعضی جایز(مثل امام) و بعضی دیگر ترک آن را بهتر می دانند(مثل آقای مکارم شیرازی).

سوال:

اگر در وضو دست و صورت ما خیس باشید میتوان وضو گرفت؟

اگر دست و صورت خیس باشد میتوان وضو گرفت اما برای مسح پا و سر حتما باید خشک باشد.

نکته2: اگر تری سر و پا به حدی است که بر آب وضویی که بر دست است غلبه دارد وضو باطل است.

و اگر آبی که برای مسح به دست ماست بیشتر از آبی است که مثلا زمانی که به شیر دست میزنیم، دارد وضو و مسح درست است.

کلا اینجوری میشه گفت که : آب غیر آب وضو به دست ما میخورد اگر از آب وضوی ما کمتر باشد یعنی به آب وضوی ما غلبه نکند، وضو درست است.



:: برچسب‌ها: وضو، مسائل وضو، کیفیت وضو، آب وضو، شستشو در وضو، مسح,